قصه با موضوع ماجرای دندان خرگوش

قصه داستان با موضوع ماجرای دندان خرگوش - داستان - داستان کودکانه - قصه - قصه های کودکانه زیبا و خواندنی - قصه های کودکانه زیبا و خواندنی و آموزنده - قصه کودکانه - قصه برای دبستانی ها - قصه شب - داستان کوتاه کودکانه

یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ کس نبود
در یک جنگل زیبا
یک خرگوش بازیگوش بود که خیلی هویج دوست داشت .
خرگوش کوچولو هویجاشو زیر بالشش می گذاشت . صبح که می شد یک هویج بر می داشت و می خورد .یک روز یک هویج بزرگ برداشت تا اومد گاز بزند دندونش لق شد.


خرگوش کوچولو خیلی ترسید دویدو رفت پیشه آقا بزه آخه آقا بزه دکتر جنگل بود.
آقا بزه گفت بشین تا دندونتو برات بکشم تا اومد وسایلش و بیار خرگوش کوچولو ترسید و سریع بلند شد و رفت. خرگوش رفت پیشه آقا فیل و داستان و برای فیل تعریف کرد.
آقا فیل گفت من یک راهی بلدم تا دندونتو بکشم آقا فیل یک نخ آوردو وصل کرد به دندان خرگوش یک سردیگر نخ هم که می خواست به در خونه وصل کنه خر گوش ترسید و نگذاشت و دوید و رفت. خرگوش خیلی ناراحت بود. رفت و روی سنگی نشست به هویج تو دستش نگاهی کرد و یه گاز زد وقتی هویج و درآورد دندونش و روی هویج دید.

خرگوش کوچولو خیلی خوشحال شد که راحت شده بودو با خوشحالی رفت و با بقیه شروع به بازی کرد

قصه برادر کوچولو

قصه خرس تنبل

قصه گربه ی پشمالو

قصه پری کوچولو

قصه چهار خرگوش کوچولو

قصه کلاغ خبرچین

قصه سنگ کوچولو

خرگوش ,یک ,آقا ,هویج ,رفت ,کوچولو ,خرگوش کوچولو ,آقا فیل ,دندان خرگوش ,آقا بزه ,یک هویج ,ماجرای دندان خرگوش ,موضوع ماجرای دندان

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ghabechoobing 0584069iu خلاصه کتاب روانشناسی تفاوتهای فردی حمزه گنجی اخبار داغ ایران تشکلها و صنوف کشاورزی boorsbaz مطالب اینترنتی دانلود اهنگ های جدید harmonikokavir مطالب اینترنتی